سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخر بهشت

((آخر بهشت))


چراغ های تار بالای سرت


به تو می گویند که داری می روی برو


دیگر تمام شده است هوا را نگاه کن بنفش است


تو اینجوری ببین بهتر است


حالا وقت آن رسیده که..همان که زیاد فکرت را


مشغول کرده است را بیندازی دور


دکتر ها زیاد وقت تلف میکنند


آنها خوب یاد دارند آن را به دور بیندازند


کمکشان کن و زودتر خودت خلاص می کنی خودت را


بهترین هدیه برای تو همان نخ های باد بادک است


اوج بگیر زمین مغزت را خورده است


روح ات را هر چه میتوانی از این مرداب دور کن


بگذار دستش بهت نرسد


تو دیگر زنده شدی مرده ات را دور انداختی


لبخند بزن اینجا آخر بهشت است


/ح س ا م /آدم برفی


((گرسنه اند لاشخورها))

((گرسنه اند لاشخورها))

فانوس ها خاموش بودند
بس که این همه به روحم نیش زهر می زنند
روحم فروکش کرده است..پوسیده است
سکانش را و تکه تکه هایش را ببین
زیباست مگر نه!!!
لاشخورها را می بینی ..خشکی نزدیک است
چقد آشنا به نظر می رسند این گرسنگان
نزدیک تر از روحم
نزدیک است خیلی نزدیک
روحم را نجات بدهید
نمی خواهم بیش از این به خشکی
نزدیک شوم

//ح.آدم برفی//